جهاني شدن و ظهور

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 1374
بازدید کل : 110713
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


جهاني شدن و ظهور

باسمه تعالي

جهاني شدن و ظهور

 

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبورِ من بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عبادِیَ الصّالِحونَ»1

و ما بعد از تورات زبور داوود را نوشتيم كه البته بندگان نيكوكار من ، مُلك زمين را وارث خواهند شد.

آري مصلح حقيقي خواهد آمد و سايه حكومت عدل جهاني خود را بر صحنه گيتي مي گسترد.

آن خورشيد تابان با اشعه زرين نور عدل و امن خود را بر سراسر جهان خواهد افشاند و جهان را از خمود و خيانت و ظلمت خواهد رهاند.

            كيست كه دلش براي زندگي در يك محيط و فضاي پر از صلح و صفا و امنيت نتپد و مرغ روحش جهت پرواز در آن ديار مصطفی و مبّري از هر تيرگي و ظلمت اوج نگيرد ؟ كيست كه نخواهد تحت سرپرستي و پيشوايي آن انسان كامل و آن پناهگاه مظلومان و بيچارگان بسر نبرد و در تحت اطاعت چنان حكومت عادلانه و نوراني در نيايد ؟ كدام انسان منتظري است كه پرنده دلش براي نغمه سرايي بر روي شاخسار با طراوت درخت بوستان سبز و خرّم اسلام به هنگام حكومت و امامت و سلطنت جهاني آن مصلح حقيقي و آن نجات دهنده انسانها پر نزند؟

            لذا اعتقاد به وجود يك مصلح مقتدر و معصوم براي آينده جهان جهت ايجاد حكومت عادلانه اسلامي و پر كردن زمين به عدل و داد از امور روشن و بديهي و مسلم بوده و هست ؛ به عبارت روشن تر خداوند متعال  از روز ازل مقدّر فرموده كه در آخر الزمان يك رهبر و پيشواي برجسته و كامل از دودمان رسول اكرم و از گلزار حضرت فاطمه (س) و امير المؤمنين(ع) و از گلشن امام عسكري (ع) و نرجس (س) به قدرتش بايد قيام كند و جهان پر از آشوب را منظم و آرام سازد و به اميد و آرزوي همه پيامبران و پيشوايان لباس تحقّق بپوشاند و روح و دم مهدوي در كالبد فسردۀ جهان و جهانيان بدمد و عالم مرده را با اين نفس حيات بخش آسمانيش زنده كند كه در قرآن كريم وعده فرموده است:2

            «اِعْلَموا اَنَّ اللهَ يُحي ِ الاَرضَ بَعْدَ مَوتِها قَدْ بَيَّنّا لكم الاياتِ لَعَلّكُمْ تَعقِلونَ»3

بدانيد كه زمين را خدا پس از مرگ (خزان) زنده مي گرداند و آيات و ادلّه خود را براي شما بيان كرديم تا مگر فكر و عقل را كار بنديد.

امام باقر (ع) در ذيل اين آيه فرمود: « خداوند بلند مرتبه زمين را به وجود قائم بعد از اينكه به كفر و جور مرده و افسرده شد ، زنده و احيا مي كند.

مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي آيد                كه ز انفاس خوشش بوي كسي مي آيد

وقتي كه انسان مي خواند و مي شنود كه در آينده نزديك بي ديني از بين مي رود و فساد و ظلم ريشه كن      مي گردد و به لطف و قدرت پروردگار مهربان صلح و صفا و عدالت در سايه رهبري و زعامت پيشوايي معصوم و مقتدر ، در پهنه زمين مستقر مي شود ، وحدت و همبستگي جاي افتراق و اختلاف را مي گيرد ، عفريت ظلم و جور نابود شده ، فرشته ايمان و توحيد در آسمان و فضاي آن زمان به پرواز در مي آيد و بشر در تمام شؤون زندگي معتدل مي گردد ، فوق العاده مسرور و خوشحال شده مرغ روحش اوج گرفته ، اميد و آرزويش زنده مي شود و از خداي خود مي خواهد هر چه زودتر آن زمان درخشان را برساند تا بتواند مدتي را در سايه چنين حكومت نوراني و چنان رهبر آسماني با سعادت كامل و آرامش روحي بسر برد.

            مولاي متقيان مي فرمايد: « انتظروا الفرج و لا تيأ سوا من روح الله فان احب الاعمال الي الله عزّوَجَل انتظار الفرج » يعني : در انتظاريك زندگي فرح انگيز معنوي ( كه با ظهور و فرج امام عصر (ع) حاصل  مي شود.) باشيد و از رحمت خدا نا اميد مشويد زيرا كه بهترين و محبوبترين اعمال پيش خداوند متعال انتظار فرج مي باشد.4

اميد و آرزوي تحقق اين نويد كلي جهاني انساني ، در زبان روايات اسلامي ، « انتظار فرج» خوانده شده است و عبادت – بلكه افضل عبادات – شمرده شده است. اصل انتظار فرج از يك اصل كلي اسلامي و قرآني ديگر استنتاج مي شود و آن اصل « حرمت يأس از روح الله» است. مردم مؤمن به عنايات الهي ، هرگز و در هيچ شرايطي اميد خويش را از دست نمي دهند و تسليم يأس و نا اميدي و بيهوده گرايي نمي گردند. چيزي كه هست اين انتظار فرج و اين عدم يأس از روح الله در مورد يك عنايت عمومي و بشري است، نه شخصي يا گروهي ؛ و به علاوه توأم است با نويدهاي خاص و مشخص كه به آن قطعيّت داده است.5

نعمت امنيت يكي از مهم ترين  نعمت هاي الهي است. در ميان گونه هاي متنوّع امنيّت ، مانند امنيت نظامي، امنيت قضايي ، امنيت اقتصادي و ... بدون شك امنيت رواني از بالاترين درجه ي اهميت برخوردار است. زيرا در صورت فقدان امنيت رواني ، فرد دچار يأس فلج كننده اي خواهد شد كه او را مستأصل مي سازد.

بنابراين ، منبع تأمين تعادل روحي و امنيت رواني افراد يك جامعه و تداوم حيات با نشاط يك امّت ،      ارزشمند ترين سرمايه ي آن جامعه محسوب مي شود كه پي جويي آرمان هاي امّت را امكان پذير مي سازد.

براين پايه ، «منجي موعود» در پهنه ي جغرافياي جهان اسلام ، بلكه در گستره ي جهاني جبهه ي مستضعفان ستم ديده ي تاريخ ما ارجمند ترين سرمايه ي معنوي مبارزان خداجو و عدالت خواه است. امام مهدي (عج) منبع جوشان و بي پايان توليد انرژي رواني است كه سنگر بانان جبهه ي حق با اتصال بدان ، به بازسازي و تقويت انگيزه و اراده ي خويش مي پردازند تا تداوم بخش اين پايداري نستوهانه باشند.

از آنجا كه اين بعد وجود مقدّس حضرت و توجه خود آگاهانه و تفصيلي امّت بدان ، پيامدهاي بس مبارك و مهمّي به دنبال دارد ، به گونه اي كه در خط مشي مبارزاتي جبهه ي حق ، نقش كليدي و منحصر به فردي به آن مي بخشد ، بايد گفت كه بر اساس گزاره هاي قرآني ، جبهه ي حق در طول تاريخ همواره در اقليت بوده است و پويندگان راه باطل بيش از حق پويان و خداجويان بوده اند؛ چنانچه در آيات 101و102 سوره اعراف      مي فرمايد:

اين شهرهاست كه برخي از خبرهاي آن را بر تو حكايت مي كنيم. در حقيقت پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند ، اين گونه خدا بر دلهاي كافران مهر مي زند. و در بيشتر آنان عهدي استوار نيافتيم و بيشترشان را جداً نافرمان يافتيم.

همچنين در سوره حجر آيه 11 مي فرمايد : « و ما يأتيهم مِن رسولٍ الا كانوا به يَستَهْزؤن.» و در سوره يوسف آيه 103 فرموده است: « و ما اكثر النّاس ِ و لَو حرصْتَ بِمؤمنين»

با مقايسه مفاد دو آيه ي شريفه ي پنجم سوره مباركه ي قصص و يكصد و پنجم سوره مباركه انبياء و در نظر داشتن ذيل آيه ي شريفه پنجاه و ششم سوره مباركه ي نور ، اين مطلب به روشني فهميده مي شود كه صلحا و مؤمنان حقيقي همواره در طول تاريخ به وسيله متفرعان هواپرست و مترفان مستكبري كه اهرمهاي اقتصادي و ابزارهاي سياسي و نظامي را در دست دارند ، به استضعاف كشيده مي شوند.در شرايط ناعادلانه ي نبرد   بي پايان جبهه ي حق و باطل ، و در وضعيت  شكننده ي اقليّت عدّي وعدی حزب خدا جويان، تنها عامل پايداري بخش و استقامت زا، براي اهل حق «اميد» به نصرت و وعده هاي الهي است كه فرمود: «فإنَّ حزبِ اللهِ هم الغالبون»

اگر پيكار گران موحد و ظلم ستيز، عنصر توان بخش و انرژي زاي «اميد» را از صحنه محاسبات خود حذف كنند ، انگيزه اي براي ادامه ي اين جهاد مقدس نخواهند داشت زيرا پافشاري را در مسيري كه به شكست منتهي مي شود، غير عقلاني مي يابند.

به راستي چرا خداوند حكيم در سوره يوسف آيه 87 مي فرمايد:

«اِ نّهُ لايبأسُ مِن روحِ الله اِلّا القومُ الكافرون» چون يأس و نااميدي بزرگترين مسلخي است كه ابليس براي ذبح كردن همه ي حيثيت ها و فضيلت هاي انساني ، فراراه آدمي تعبيه كرده است. «نا اميدي» يعني وداع گفتن با بهانه و سرالاسرار آفرينش آدمي كه همان پيمودن چرخه تكامل است ، «نا اميدي» يعني شكستن نردبان معراج، «نا اميدي»   يعني از پاي در آوردن كفشهاي سلوك الي الله ، «نا اميدي» يعني پس دادن بليط سفر به نيستان اصل خويش ، «نا اميدي» يعني قبول شكست.

آري «اميد» پيروزي آخرين است و«نا اميدي» هزيمت آور.«اميد» زرهي است كه هر كس آن را در بر كند ، رويين تن مي گردد و يأس پاشنه «آشيلي» است كه هر كس گرفتارش شود ، سرنگون خواهد شد. جبران خليل جبران از زبان همه ي انسانها به خويشتن خود چنين خطاب مي كند:

اي من ، اگر اميد نداشتم، هرگز به آهنگي كه روزگار مي نوازد ، گوش نمي سپردم ، بلكه از هم اكنون     ادامه ي حياتم را قطع، و نمايش وجودم را در عرصه ي هستي به رازي پنهاني تبديل مي كردم كه گورها آن را بپوشانند .... چه تنگ است روزگار آدمي اگر گشايش اميد نباشد.

         نكته حايز اهميّت اين است كه هر چند «بايستگي اميدواري و اجتناب از يأس و نا اميدي» اصلي كلّي ، يقيني و كاملاً روشن و قابل پذيرش است ، ليكن چيزي اصيل و حقيقي و دست يافتني بايد كه بتوان بدان دل بست و اميد ورزيد.تا متعلق اميد ، امري حقيقي و غير موهوم نباشد ، اميدي ريشه دار و اعتماد آفرين در دل يك فرد يا جامعه جوانه نمي زند و سايه گستر نمي شود ، تا دريچه اي به سوي نور در شبستان تاريك جان يك امّت يافت  نشود ، لزوم اميدوار بودن ، نور اميد را به جان وي نمي تابد. چلچراغ اميد، دهليزهاي بي فروغ آن قلبي را آذين  مي كند كه گذرگاه مشعل داري از تبار نور باشد ؛ گذرگاه مردي كه «قبسي» از «زيت مضيء» و نور ذاتي وجودش را براي برافروختن شمع هاي چلچراغ اميد، هديه آورده باشد. گرماي جان بخش اميد ،  يخ هاي اندام كرخت شده ي آن سايه نشيناني را ذوب خواهد كرد كه در سپهر اقبالشان ، آفتابي عالم تاب در پي نقاب ابرها ، رخ نهان كرده باشد.

            آرمان تشكيل حكومتي عدل پرور و فضيلت گستر و تحقق جامعه اي شرافت پرور و حق محور، انديشمندان زيادي را به آن داشته كه به طراحي مدل آن شهر طلايي و مدنيّت مشعشع و ايده آل بپردازند و جامعه بشري را بدان بشارت دهند يا براي نيل به آن تشويق كنند:

افلاطون نقشه اتوپيا را تهيه كرد.

ابونصر فارابي تابلوي «مدينه ي فاضله» را ترسيم كرد.

توماس كامپانلا ماكت «شهر آفتاب» يا كشور خورشيد را طراحي كرد.

تاس مور «بهشت زميني» را نويد داد.

و كارل ماركس «جامعه ي بي طبقه» را وعده گاه آخرين منزل تاريخ دانست. باري قاطبه ي انسان ها كه فطرت تكامل جو و كمال طلبشان، آنان را از وضع نامطلوب كنوني حاكم بر جوامع بشري گريزان ساخته، به نيك شهري مي انديشند كه بستر مناسبي را براي شكوفايي گرايش هاي عميق فطري آدمي و رشد فضايل ناب انساني فراهم سازد كه برخي از متفكران بر اساس نظام ارزشي مورد نظرشان به توصيف آن نيز پرداخته اند ، اما نكته ي در خور توجه و مسأله ي اساسي و حياتي اين است كه هيچ يك از ايشان ، راهكارهاي عملي و تضمين شده جهت برون رفت از حالت نابسامان مستقر و رسيدن به وضعيت مطلوب ارايه نكرده اند.

            دغدغه هاي بنيادين در هر طرح پيشنهادي و سياست راهبردي براي نيل به تحول و دگرديسي همه جانبه ي نهادهاي مدني و ساختار جوامع كنوني و دست يابي به تمدن بالنده ي آرماني،« براي ضمانت اجرايي» است. ريشه ي بحران اينجاست كه لازمه ي ايجاد حكومت و جامعه ي قسط پرور و حق محور،  بر چيدن بساط ظلم هاي رسمي و غير رسمي و حق كشي هاي قانوني و غير قانوني و براندازي همه ي حاكميت هاي جاثرانه و ريشه كن كردن همه ي اقسام استعمار و استثمار و استخدام (با مفهومي كه علامه طبا طبايي از واژه اخير اراده كرده اند) و استكبار است.

اين، يعني درگير شدن با تمامي موجوديت و منافع ظالمان و قدرت پرستان و حق ستيزان ، اين، يعني نبردي تمام عيار با جبهه ي استكبار جهاني و ستيز با قدرت اهريمني نظام سلطه بين المللي.

همگان مي دانيم كه در درون مجموعه ي عوامل طبيعي جبهه ي حق، عامل اجرايي ضمانت كننده ي تفوّق كامل و بستري نهايي بر جبهه ي باطل وجود ندارد و با خيال پردازي هم نمي توان لشكر پر عدّه و عُده ي باطل را در هم كوبيد.

پس با كدام نيرو مي توان معادله ي توازن قواي كنوني را – كه به نفع جبهه ي باطل است- بر هم زد؟ و نه تنها شاخه هاي اين شجره ي خبيثه را شكست. بلكه ريشه ي آن را از دل جامعه بشري بر كند؟ با اين وصف چگونه مي توان اميدي ريشه دار و توان بخش در دل و شوري مجاهدت آفرين بر سر داشت؟اينجاست كه مكتب اسلام – اين حلقه ي نهايي وحي آسماني- كه دستور العمل جامع «حيات طيّبه» بوده و بر اساس حكمت بالغه ي الهي همه ي لوازم حيات طيبه ي آدمي را پيش بيني و فراهم كرده است، موهبت  اميد   – اميدي پر بركت و سازنده ، پر حرارت و گدازنده ، ايمان زا و جهت بخش ، آرمان ساز و اعتماد آفرين ، شور آور و مجاهد پرور- را در سه مرحله به خير الامم (امت مرحومه ي رسول الله(ص)) ارزاني داشته است:

الف: لزوم اميد داشتن به مدد و رحمت الهي ؛ كه در سوره يوسف آيه 87 فرموده است:

            ولا تيأسو من روح الله

ب: وعده وراثت و امامت صالحان و مستضعفان ؛ كه در سوره قصص آيه 5 فرموده است:

            «و نريدُ ان نَمُنَّ علي الذينَ استُضعفوا في الارض و نجعلهم ائمّةََ َ و نجعلهم الوارثين »

و خواستيم بر مستضعفان منت نهيم و آنان را پيشوايان مردم گردانيم و ايشان را وارث زمين كنيم و نيز در سوره انبيا آيه 105 مي فرمايد: و بي ترديد در زبور پس از تورات خواستيم كه زمين را بندگان شايسته ي ما به ارث خواهند برد.

ج: تأمين ضمانت اجرايي وعده هاي فوق با ظهور منجي آخرالزمان ، مهدي موعود (ع) و تشكيل آرمان شهر آسماني «دولت كريمه» به دست حضرتش؛ كه در سوره هود آيه 86 مي فرمايد : «بقيتُ اللهِ خيرُ لكم ان كنتم مؤمنين»

اگر باور داشته باشيد، ذخيره الهي براي شما بهتر است.

موالات و عشق ورزيدن به مهدي و سر نهادن به فرمان او ، ميثاقي است مستحكم كه خداي سبحان در پگاه ازل در عالم ذرّ از همه ي بني آدم گرفته و آن را مؤكد ساخته است.

باري آن مهر خوش منظر، پور حيدر ، امام منتظر، دست مشيت قاهره ي الهي است كه از آستين غيب برون خواهد شد و با انحناي دم ذوالفقارش ، قامت خميده ي عدالت را راست خواهد كرد و چون آذرخش قهر از آسمان غضب حضرت ذوالجلال بر سر باطل پيشه گان و مستكبران حق ستيز فرود خواهد آمد و زمين را از لوث وجودشان پاك خواهد كرد.6

دوران ظهور دوراني است كه حاكم آن امام معصوم (ع) است بر كل جهان حكومت مي كند و اين حاكميت سراپا عدل و عدالت است و قابل مقايسه با هيچ حكومت و حاكميتي نيست و آرزو و نويد هميشگي همه معصومين (ع) تحقّق اين چنين حكومتي بوده است.

اسلام جهاني تولد يافت. مسلمانان براي جهاني كردن اسلام بسيار كوشيدند. شيعيان هم دل به حكومت جهاني حجة بن الحسن (ع) سپرده اند. آيات و روايات اسلامي نيز، روند جهاني شدن اسلام را مورد تاييد و تأكيد قرار داده اند.

از ميان آيات و روايات فراواني كه دلالت بر جهاني شدن اسلام مي كند، موارد زير متنوع و كاربرد بيشتري دارد.

الف) قرآن : آيات زير در قرآن به مسأله جهاني شدن اسلام اشاره دارند . در اين مورد آيات 5و 6 سوره قصص مي فرمايد: ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم و حكومت شان را در زمين پا بر جا سازيم ؛ و به فرعون و هامان و لشكريانشان ، آنچه را از آنها (بني اسرائيل) بيم داشتند نشان دهيم.

اين دو آيه گر چه به قصه حضرت موسي (ع)،فرعون و بني اسرائيل مربوط است، ولي محتوا و مفهوم آيات تنها به آن بر نمي گردد. آن چه در آن دوره اتفاق افتاد، جلوه اي از ارداه خداوند براي حاكميت بخشيدن مستضعفان بر مستكبران بود، در حالي كه اراده ي خدا در اين باره به طور كامل تحقق نيافته است. پس روزي مي رسد كه خداوند حاكميت خويش را بر زمين از طريق سپردن آن به دست عباد صالح تحقق مي بخشد. و نيز با توجه به آيات 36-38 سوره حجر كه مي فرمايد:[شيطان] گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده [و زنده نگهدار؛خداوند] فرمود: تو نيز از مهلت يافتگاني ! [اما نه تا روز رستاخيز بلكه] تا وقت معيني.

            بر پايه اين آيه روزي مي رسد كه شيطان ديگر برايشان حاكميت ندارد. در واقع خداوند سبحان با مهلت درخواستي ابليس تا روز قيامت ، موافقت نكرد و تا زمان معيني (تا قبل از برپايي قيامت) به او مهلت داد. با پايان يافتن حاكميّت شيطان بر انسان، جهاني شدن اسلام از سوي بندۀ صالح خداوند تبارك و تعالي يعني حجة بن الحسن (ع) آغاز مي گردد.

بنابراين جهاني شدن اسلام و تشكيل حكومت واحد جهاني امام زمان (عج) با به كار گيري علوم و فنون نوين به انجام مي رسد و تداوم آن با تدبير؛ تدبّر ، دانش و بينش ميّسر مي شود.

همچنين آيه 105 سوره انبياء كه قبلا ذكر شد، كلمه «يرثها» جنبه جهان شمولي دارد، يعني همه ي حاكمان زمين ، از عباد صالحين خواهند شد.

و نيز آيه 55 سورۀ نور مي فرمايد:

«خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهايي شايسته انجام داده اند ، وعده مي دهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پا برجا و ريشه ار خواهد ساخت؛و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت، و كساني كه پس از آن كافر شوند فاسقند.

در واقع آيه مذكور بر اين مسأله دلالت دارد كه خداوند جهان را با خاندان رسالت و امامت شروع كرد و با آنها نيز خاتمه مي دهد؛ يعني جهان در آغاز در اختيار شايسته ترين بندگان خدا بود و در انتها هم در يَدِ قدرت صالحان روي زمين خواهد بود.

احاديث زيادي نيز تصریح دارند كه حكومت الهي آينده ي روي زمين از سوي فردي از خاندان رسول خدا(ص) بنا مي شود. او از فرزندان علي (ع) و فاطمه (س)  است، و اين خاندان و ولي عصر (عج) كليدهاي حكمت و معدن هاي رحمت الهي اند.

ب) احاديث: برخي از روايات و احاديث اسلامي به تفسير آيات مربوط به جهاني شدن اسلام پرداخته اند كه از جمله ميتوان به اين احاديث اشاره كرد:

در جلد 51 كتاب بحار الانوار محمد باقر مجلسي حديثي از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمودند:

            خلفا و جانشينان من و حجتهاي خدا به خلق پس از من دوازده نفرند ، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم ، گفته شد: اي رسول خدا (ص) برادرت كيست؟ فرمود: علي ابن ابيطالب (ع) سؤال شد : فرزندت كيست؟ فرمود: مهدي كه زمين را از قسط و عدل پر ميسازد؛ همان سان كه از ظلم و جور آكنده شده بود. قسم به آن كه مرا به حق و به عنوان پيامبر برانگيخت ، اگر از عمر دنيا يك روز باقي مانده باشد ، خدا آن را چنان طولاني سازد تا فرزندم مهدي خروج كند. پس از آن عيسي پسر مريم (ع) فرو خواهد آمد و پشت سرش به نماز مي ايستد و زمين به نور پروردگارش روشن ميشود و حاكميّت او شرق و غرب [زمين] را در برميگيرد. حديث ديگري از پيامبر (ص) نقل شده است كه فرمود: در آخر الزمان مردي از فرزندان من قيام مي كند كه اسم او همانند اسم من و كنيه اش مثل كنيه ي من است . زمين را از عدل پر سازد؛ چنان كه از ظلم پر شده بود و او مهدي است.

در حديث ديگري نقل شده است كه علي (ع) از پيامبر (ص) پرسيد:آيا مهدي از ما آل محمد است يا غير ماست؟ رسول خدا(ص) فرمود: بلكه از ماست. خداوند به سبب او ختم كند(كمال بخشد) چنان كه به ما آغاز كرد. با توجه به احاديث نقل شده نتيجه ميگيريم كه اسلام در صدد گسترش خود در گسترۀ جهان است كه گسترش جهان اسلام توسط امام زمان (عج) تحقق مي يابد . حكومت امام زمان (عج) يك حكومت جهاني است كه بر پايه عدل و قسط قرار دارد كه اين حكومت جهاني عمري طويل دارد.

با توجه به مباني فكري و فلسفي جهاني شدن اسلام كه رهاو رد وحي الهي، بعثت انبيا و امامت اولياست و عقل و فطرت اصيل انساني بر آن مهر تأييد مي زند و آن نويد دهندۀ جهاني شدن تمدن اسلامي است كه برخي از مهم ترين اين مباني عبارتند از :

فطرت گرايي: توحيد نخستين شرط تشرّف انسان به اسلام و لازمه ورود به جامعه جهاني اسلام است. از اين رو، قرآن با تعابيري چون «لا اِ له الّا الله» و «لا اله الآهو» و «لا اله الّا انا» و ... اهتمام ويژه خود را بر اين اصل ابراز كرده است. يكتاپرستي ، نقطه ي اشتراك همه ي انسانهايي است كه در جامعه ي جهاني اسلام مشاركت مي ورزند. و آن فراگيرترين عامل همگرايي اجتماعي انسانها به شمار مي رود.

عاقبت جويي: عاقبت جويي يعني فرجام خواهي ، و آخرت گرايي است كه در انديشه ديني و اسلامي به عنوان اعتقاد به معاد ياد مي شود. تأكيد اسلام بر معاد، به منظور تأسيس يك نظام جهاني است كه تا در كنار اعتقاد به مبدأ ، بر سرنوشت ساز بودن نقش اين باور (اعتقاد به معاد) در جهت گيري زندگي فردي ، جمعی و جهاني هويدا گردد؛ زيرا چنين اعتقادي ، رفتار اجتماعي را متأثر مي سازد و آن را تحت كنترل در مي آورد كه قرآن كريم در آيه 30 سوره روم فرمايد:

آيا چنين پنداشتند كه شما را بيهوده آفريده ايم و هرگز به سوي ما باز نمي گرديد.

كرامت انساني:خداوند انسان را گرامي داشته است: در آيه 71 سورۀ اسراء خداوند مي فرمايد : «و لقد كرّمنا بني آدم»

از نظر دين انسان موجودي هم مادي و هم روحاني است. از اين رو ، برنامه ي جهاني شدن تمدن اسلامي با برنامه جهاني شدن غرب كه در پي سلطه بر انسان است ، از بنيان متفاوت است؛ زيرا اسلام در پي ارج نهادن به انسانهاست و تنها به استقلال آگاهانه و آزادانه ي او از پيام دين مي انديشد و هرگز در صدد تحميل عقيده بر او نيست. با توجه به اين سه اصل برنامه هاي جهاني شدن اسلام عبارتند از:

  1. طبقه بندي انسانها بر مدار عقيده و ايمان ، نه نژاد و خون و ...
  2. نفي سلطه گري و سلطه پذيري بر اساس قاعده ي نفي سبيل؛
  3. طرح و اجراي اصول و حقوق مشترك براي همه ي انسانها ، اعم از كافر و مسلمان

تحقيق ايدۀ جهاني شدن اسلام و قوام آن بر پايه ي مباني فكري و فلسفي ، منوط به اركان و ساختاري مناسب است كه برخي از آنها عبارتند از:

حاكميت خداوند سبحان: حاكميت بر جهان هستي، تنها از آن ِ خداست ، در واقع ، اراده ي الهي بر سراسر گيتي حاكم ، و ادامه ي هستي به مدد و فيض او وابسته است. به بيان ديگر، جهان و تمامي اركان و عناصرش در يد قدرت لايزال الهي قرار دارد و هم اوست كه انسان را بر سرنوشت خويش حاكم كرده و اراده ي    جامعه ي بشري را به وي سپرده است. يعني اين كه ، خدواند سبحان حاكميّت در تدبير جامعه را به انسان واگذاشته كه آن نيز ، تجلّي اراده ي خداست. در چنين نظامي، عقلانيت ، معنويت و عدالت ، جامعه را به جهاني در مسير كمال تبديل مي كند.

امامت و رهبري : مهم ترين ويژگي امامت و رهبري در ساختار نظام جهاني اسلام، برگزيده ي الهي بودن است. امامت و رهبري داراي ويژگيهايي است از جمله: مركز وحدت و يك پارچگي ، زعامت معنوي و سياسي ، اساس و پايه ي فعاليّت بشريت ، هسته مركزي نظم اجتماعي، مشروعيت بيعت مردم ، اسوه ي فردي و جمعي . همچنين رهبري و امامت در نظام جهان اسلام ، محور و قطب ايدئولوژيك به شمار   مي رود. همان گونه كه حضرت علي (ع) در خطبه 3 نهج البلاغه فرمود: آگاه باشيد به خدا سوگند كه فلان (ابوبكر) خلافت را چون جامه اي بر تن كرد و قطعاً مي دانست كه جايگاه من نسبت به حكومت اسلامي آنان چونان محور است در رابطه با آسياب.

امّت واحد: انسانها در نظام جهاني اسلام در دوران بلوغ و شكوفايي عقلي و معنوي قرار دارند، و به مرحله والاي تعالي رسيده اند و بالفعل از ارزش هاي واقعي انساني برخوردارند. جامعه جهاني اسلام ، جامعه اي همگون و متكامل است، و در آن استعدادها و ارزش هاي انساني شكوفا مي گردد.

نيازهاي اساسي فطري برآورد مي شود، از همه ي ابزارها براي تحقق صلح وعدالت بهره مي گيرند. به اين دلايل است كه خداوند در آيه 52 سورۀ مؤمنون فرمود: و اين امت شما امت واحدي است و من پروردگار شما هستم ؛ پس از مخالفت فرمان من بپرهيزيد.

قانون واحد: حديث ثقلين، گوياي آن است كه راز دست يابي به سعادت دنيوي و اخروي ، پيروي از قانون خوب (كتاب اله)  و مجري خوب (اهل بيت) است. اگر چه، جامعه ي بشري از نقصان قانون رنج برده است، ولي رنج فقدان مجريان صالح ، همواره عميق تر بوده است. در تهيه قانوني كه در جامعه جهاني اسلام حاكميت مي يابد ، عقل كه قادر به ترسيم حدود و تعيين همه جانبه ي مسايل انسان نيست، دخالتي ندارد اين قانون  ، قانون شرع است كه از سوي خداوندي كه به همه نيازهاي انساني آگاهي دارد ، نازل شده است و از اين رو همه جانبه است و كاملا با فطرت انسانها سازگار است. در دوره تحقق حكومت جهاني اسلام ، قانون تمام و كمال اسلام يا در حقيقت سيستم حقوقي اسلام به اجرا در مي آيد، كه همه در برابر آن يكسان اند و براي هر شخصي به اندازه توان و استعداد ، حقوقي و وظايفي تعيين شده است.

ويژگيهاي نظام جهاني اسلام يا مختصات جهاني شدن اسلامي ، با هيچ نظام ديگر قابل مقايسه نيست. در اين نظام ، جهاني بر پايه ي معنويّت، عقلانيت، انسانيّت، عدالت، امنيت و... شكل مي گيرد، و از اين رو     جامعه اي است كامل و متعالي. برخي از اين ويژگيها عبارتند از :

عدالت: عدالت در نظام جهاني اسلام، فراگير ، گسترده و عميق است. به اين جهت، جهاني شدن اسلامي ، به تاريخ سراسر ظلم و جور جهان پايان مي دهد، به ريشه كن كني ستم ها و تبعيض ها از جامعه ي بشري     مي پردازد و يك نظام اجتماعي بر پايه مساوات و برابري را حكمفرما مي كند. احاديث زيادي به موضوع عدالت در جامعه ي جهاني اسلام پرداخته اند. ابو سعيد خد ری از محدثان اهل سنت- از پيامبر (ص) چنين نقل       مي كند :

شما را به ظهور مهدي (عج) بشارت مي دهم كه زمين را پر از عدالت مي كند، همان گونه كه از جور و ستم پر شده بود. ساكنان آسمانها و زمين از او راضي مي شوند و اموال و ثروتها را طور صحيح تقسيم   مي كند. كسي پرسيد:

معناي تقسيم صحيح ثروت چيست؟ فرمود: به طور مساوي در ميان مردم (سپس فرمود:) و دلهاي پيروان محمد(ص) را از بي نيازي پر مي كند و عدالتش همه را فرا مي گيرد.

پيشرفت: اطلاعات و صنعت در دوره حكومت جهاني امام عصر (عج) به آخرين درجه ي تكامل خود مي رسد؛ به بيان ديگر ، در اين دوران هم توسعه علمي و هم توسعه اقتصادي به صورت همه جانبه اتفاق مي افتد. از اين رو تمام علوم براي دست يابي به حداكثر پيشرفت و توليدات به كار مي افتد. احاديثي بر اين موضوع اشاره دارند از جمله امام صادق (ع) فرمود: علم ودانش بيست و هفت حرف است تمام آنچه پيامبران الهي براي مردم آورده اند ؛ دو حرف بيش نبود و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامي كه قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف( شعبه و شاخه ي علم) ديگر را آشكار و در ميان مردم منتشر مي سازد. و اين دو حرف موجود را هم به آن ضميمه مي كند تا بيست و هفت حرف كامل و منتشر شود. و نيز امام باقر (ع) فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و خردهاي آنان را گرد آورد و رشدشان را تكميل گرداند.

معنويت: معنويت در حكومت جهاني آخرالزمان (عج) در حد اعلي است. در روايتي اوصاف ياران آن حضرت چنين آمده است:

مردان كه شبها نمي خوابند ، در نمازشان چنان اهتمامي و تضرّعي دارند كه انگار زنبوران عسل در كندو وزوز مي كنند. شب را با نگهباني دادن پيرامون خود به صبح مي رسانند.

امنيت: در يك حكومت ايده آل ، امنيت شرط توسعه و لازمه پرداختن به معنويت است در حديثي امنيت عصر ظهور چنين توصيف شده است:

راهها(امن مي شود چندان كه) زن از عراق تا شام برود و پاي خود را جز بر روي گياه نگذارد. جواهراتش را بر سرش بگذارد. هيچ درنده اي اورا به هيجان و ترس نيفكند و او نيز از هيچ درنده اي نترسد.

رضايت: امام مهدي (عج) آن گونه بر جهان حكومت مي كند كه آسمان و زمين تؤاماً از خلافت او اظهار رضايت و خشنودي مي كنند. حكومت او حكومتي است كه اهل زمين و آسمان از آن خوششان مي آيد و آن را دوست دارند و حكومتي كه نتيجه و بركات آن براي همه حتي مردگان فرج و گشايش است.

بركت: خدا به واسطه صالحاني كه حكومت جهاني را در دست دارند، بركت را برآنان ارزاني مي كند. در حديثي ميخوانيم كه «امام به زين اسب دست مي ساييد تا بركت يابند»

اطاعت: اطاعت از امام زمان (عج) در حكومت جهاني اش، خالص و كامل است. در حديث آمده است كه «با جانشان امام را در جنگها ياري مي كنند و هر دستوري بديشان بدهد، انجامش مي دهند.»

نظام جهاني اسلام براي تحقق خويش نخست به اصل دعوت و هدايت عمومي و سپس در مواجه با انسانهاي لجوج به جهاد في سبيل الله متكي است زيرا:

  1. اصل دعوت و هدايت: قرآن در آيه 28 سوره سبأ مي فرمايد: ما تو را جز براي بشارت و بيم دادن همه ي مردم نفرستاديم.همچنين پيامبر گرامي اسلام (ص) رسالت خود را دعوت و هدايت تمامي مردم مي داند و فرمود: من پيامبر خدا بر تمامي بشريّت هستم. وظيفه دارم زنده ها را انذار كنم و هشدار دهم و فرمان عذاب بر كافران مسلم گردد.
  2. اصل جهاد و دفاع: اگر دعوت اسلام مؤثر نيافتاد و انسانهاي لجوج به مقابله با اسلام برخاستند ، و يا اينكه كساني كه دعوت را پذيرفتند ، با خطر مواجه شوند، آن گاه اسلام بر جهاد يا دفاع تأكيد        مي ورزد. در آيه 73 سوره توبه مي خوانيم:

اي پيامبر ! با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنها سخت بگير ! جايگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتي دارند.

و آيه 19 سوره بقره مي فرمايد:

و در راه خدا با كساني كه با شما مي جنگند ، نبرد كنيد و از حد تجاوز نكنيد، كه خدا تعدّي كنندگان را دوست نمي دارد.7

بنابراين اميد به يك زندگي انساني بر اساس عدل و داد و تحت يك حكومت آسماني و برنامه الهي در سايه زعامت و رهبري يك انسان ممتاز و كامل از خواسته هاي حتمي و بديهي هر انسان كامل و آگاه مي باشد. و هرچه جو و فضاي محيط زيست ظلماني تر و تاريك تر شود، عشق انسان به چنين زندگي ايده آل بيشتر شده تلاشش جهت استقرار چنان برنامه ي كامل زيادتر مي گردد.

من ا... التوفيق

زهرا خلفي

شهريور 1383

 

 

 

 

 

پانوشت ها

  1. سورۀ انبيا آيه 105
  2. مصلح حقيقي صص 10-11
  3. سوره حديد آيه 17
  4. مصلح حقيقي صص 5-6
  5. قيام و انقلاب مهدي (عج) صص 7-6
  6. در انتظار قضوس . صص 265 تا 272
  7. موعود : شماره 45 صص : 44 تا 50

 

منابع و مآخذ

  1. كامران ، مهدي ، مشعل آزادي 1356
  2. مطهري ، مرتضي ، قيام و انقلاب مهدي (عج) از ديدگاه فلسفه و تاريخ ، تهران سلسله انتشارات وحي 1354
  3. سيد ثامر هاشم العميدي، ترجمه و تحقيق مهدي عليزاده، در انتظار قضوس ، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) چاپ اول تابستان 1379
  4. ماهنامه فرهنگي ، اعتقادي ، اجتماعي موعود ، سال هشتم ، شماره 45 تير و مرداد 1383

 

 

 

 

باسمه تعالي

جهاني شدن و ظهور

 

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبورِ من بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عبادِیَ الصّالِحونَ»1

و ما بعد از تورات زبور داوود را نوشتيم كه البته بندگان نيكوكار من ، مُلك زمين را وارث خواهند شد.

آري مصلح حقيقي خواهد آمد و سايه حكومت عدل جهاني خود را بر صحنه گيتي مي گسترد.

آن خورشيد تابان با اشعه زرين نور عدل و امن خود را بر سراسر جهان خواهد افشاند و جهان را از خمود و خيانت و ظلمت خواهد رهاند.

            كيست كه دلش براي زندگي در يك محيط و فضاي پر از صلح و صفا و امنيت نتپد و مرغ روحش جهت پرواز در آن ديار مصطفی و مبّري از هر تيرگي و ظلمت اوج نگيرد ؟ كيست كه نخواهد تحت سرپرستي و پيشوايي آن انسان كامل و آن پناهگاه مظلومان و بيچارگان بسر نبرد و در تحت اطاعت چنان حكومت عادلانه و نوراني در نيايد ؟ كدام انسان منتظري است كه پرنده دلش براي نغمه سرايي بر روي شاخسار با طراوت درخت بوستان سبز و خرّم اسلام به هنگام حكومت و امامت و سلطنت جهاني آن مصلح حقيقي و آن نجات دهنده انسانها پر نزند؟

            لذا اعتقاد به وجود يك مصلح مقتدر و معصوم براي آينده جهان جهت ايجاد حكومت عادلانه اسلامي و پر كردن زمين به عدل و داد از امور روشن و بديهي و مسلم بوده و هست ؛ به عبارت روشن تر خداوند متعال  از روز ازل مقدّر فرموده كه در آخر الزمان يك رهبر و پيشواي برجسته و كامل از دودمان رسول اكرم و از گلزار حضرت فاطمه (س) و امير المؤمنين(ع) و از گلشن امام عسكري (ع) و نرجس (س) به قدرتش بايد قيام كند و جهان پر از آشوب را منظم و آرام سازد و به اميد و آرزوي همه پيامبران و پيشوايان لباس تحقّق بپوشاند و روح و دم مهدوي در كالبد فسردۀ جهان و جهانيان بدمد و عالم مرده را با اين نفس حيات بخش آسمانيش زنده كند كه در قرآن كريم وعده فرموده است:2

            «اِعْلَموا اَنَّ اللهَ يُحي ِ الاَرضَ بَعْدَ مَوتِها قَدْ بَيَّنّا لكم الاياتِ لَعَلّكُمْ تَعقِلونَ»3

بدانيد كه زمين را خدا پس از مرگ (خزان) زنده مي گرداند و آيات و ادلّه خود را براي شما بيان كرديم تا مگر فكر و عقل را كار بنديد.

امام باقر (ع) در ذيل اين آيه فرمود: « خداوند بلند مرتبه زمين را به وجود قائم بعد از اينكه به كفر و جور مرده و افسرده شد ، زنده و احيا مي كند.

مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي آيد                كه ز انفاس خوشش بوي كسي مي آيد

وقتي كه انسان مي خواند و مي شنود كه در آينده نزديك بي ديني از بين مي رود و فساد و ظلم ريشه كن      مي گردد و به لطف و قدرت پروردگار مهربان صلح و صفا و عدالت در سايه رهبري و زعامت پيشوايي معصوم و مقتدر ، در پهنه زمين مستقر مي شود ، وحدت و همبستگي جاي افتراق و اختلاف را مي گيرد ، عفريت ظلم و جور نابود شده ، فرشته ايمان و توحيد در آسمان و فضاي آن زمان به پرواز در مي آيد و بشر در تمام شؤون زندگي معتدل مي گردد ، فوق العاده مسرور و خوشحال شده مرغ روحش اوج گرفته ، اميد و آرزويش زنده مي شود و از خداي خود مي خواهد هر چه زودتر آن زمان درخشان را برساند تا بتواند مدتي را در سايه چنين حكومت نوراني و چنان رهبر آسماني با سعادت كامل و آرامش روحي بسر برد.

            مولاي متقيان مي فرمايد: « انتظروا الفرج و لا تيأ سوا من روح الله فان احب الاعمال الي الله عزّوَجَل انتظار الفرج » يعني : در انتظاريك زندگي فرح انگيز معنوي ( كه با ظهور و فرج امام عصر (ع) حاصل  مي شود.) باشيد و از رحمت خدا نا اميد مشويد زيرا كه بهترين و محبوبترين اعمال پيش خداوند متعال انتظار فرج مي باشد.4

اميد و آرزوي تحقق اين نويد كلي جهاني انساني ، در زبان روايات اسلامي ، « انتظار فرج» خوانده شده است و عبادت – بلكه افضل عبادات – شمرده شده است. اصل انتظار فرج از يك اصل كلي اسلامي و قرآني ديگر استنتاج مي شود و آن اصل « حرمت يأس از روح الله» است. مردم مؤمن به عنايات الهي ، هرگز و در هيچ شرايطي اميد خويش را از دست نمي دهند و تسليم يأس و نا اميدي و بيهوده گرايي نمي گردند. چيزي كه هست اين انتظار فرج و اين عدم يأس از روح الله در مورد يك عنايت عمومي و بشري است، نه شخصي يا گروهي ؛ و به علاوه توأم است با نويدهاي خاص و مشخص كه به آن قطعيّت داده است.5

نعمت امنيت يكي از مهم ترين  نعمت هاي الهي است. در ميان گونه هاي متنوّع امنيّت ، مانند امنيت نظامي، امنيت قضايي ، امنيت اقتصادي و ... بدون شك امنيت رواني از بالاترين درجه ي اهميت برخوردار است. زيرا در صورت فقدان امنيت رواني ، فرد دچار يأس فلج كننده اي خواهد شد كه او را مستأصل مي سازد.

بنابراين ، منبع تأمين تعادل روحي و امنيت رواني افراد يك جامعه و تداوم حيات با نشاط يك امّت ،      ارزشمند ترين سرمايه ي آن جامعه محسوب مي شود كه پي جويي آرمان هاي امّت را امكان پذير مي سازد.

براين پايه ، «منجي موعود» در پهنه ي جغرافياي جهان اسلام ، بلكه در گستره ي جهاني جبهه ي مستضعفان ستم ديده ي تاريخ ما ارجمند ترين سرمايه ي معنوي مبارزان خداجو و عدالت خواه است. امام مهدي (عج) منبع جوشان و بي پايان توليد انرژي رواني است كه سنگر بانان جبهه ي حق با اتصال بدان ، به بازسازي و تقويت انگيزه و اراده ي خويش مي پردازند تا تداوم بخش اين پايداري نستوهانه باشند.

از آنجا كه اين بعد وجود مقدّس حضرت و توجه خود آگاهانه و تفصيلي امّت بدان ، پيامدهاي بس مبارك و مهمّي به دنبال دارد ، به گونه اي كه در خط مشي مبارزاتي جبهه ي حق ، نقش كليدي و منحصر به فردي به آن مي بخشد ، بايد گفت كه بر اساس گزاره هاي قرآني ، جبهه ي حق در طول تاريخ همواره در اقليت بوده است و پويندگان راه باطل بيش از حق پويان و خداجويان بوده اند؛ چنانچه در آيات 101و102 سوره اعراف      مي فرمايد:

اين شهرهاست كه برخي از خبرهاي آن را بر تو حكايت مي كنيم. در حقيقت پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند ، اين گونه خدا بر دلهاي كافران مهر مي زند. و در بيشتر آنان عهدي استوار نيافتيم و بيشترشان را جداً نافرمان يافتيم.

همچنين در سوره حجر آيه 11 مي فرمايد : « و ما يأتيهم مِن رسولٍ الا كانوا به يَستَهْزؤن.» و در سوره يوسف آيه 103 فرموده است: « و ما اكثر النّاس ِ و لَو حرصْتَ بِمؤمنين»

با مقايسه مفاد دو آيه ي شريفه ي پنجم سوره مباركه ي قصص و يكصد و پنجم سوره مباركه انبياء و در نظر داشتن ذيل آيه ي شريفه پنجاه و ششم سوره مباركه ي نور ، اين مطلب به روشني فهميده مي شود كه صلحا و مؤمنان حقيقي همواره در طول تاريخ به وسيله متفرعان هواپرست و مترفان مستكبري كه اهرمهاي اقتصادي و ابزارهاي سياسي و نظامي را در دست دارند ، به استضعاف كشيده مي شوند.در شرايط ناعادلانه ي نبرد   بي پايان جبهه ي حق و باطل ، و در وضعيت  شكننده ي اقليّت عدّي وعدی حزب خدا جويان، تنها عامل پايداري بخش و استقامت زا، براي اهل حق «اميد» به نصرت و وعده هاي الهي است كه فرمود: «فإنَّ حزبِ اللهِ هم الغالبون»

اگر پيكار گران موحد و ظلم ستيز، عنصر توان بخش و انرژي زاي «اميد» را از صحنه محاسبات خود حذف كنند ، انگيزه اي براي ادامه ي اين جهاد مقدس نخواهند داشت زيرا پافشاري را در مسيري كه به شكست منتهي مي شود، غير عقلاني مي يابند.

به راستي چرا خداوند حكيم در سوره يوسف آيه 87 مي فرمايد:

«اِ نّهُ لايبأسُ مِن روحِ الله اِلّا القومُ الكافرون» چون يأس و نااميدي بزرگترين مسلخي است كه ابليس براي ذبح كردن همه ي حيثيت ها و فضيلت هاي انساني ، فراراه آدمي تعبيه كرده است. «نا اميدي» يعني وداع گفتن با بهانه و سرالاسرار آفرينش آدمي كه همان پيمودن چرخه تكامل است ، «نا اميدي» يعني شكستن نردبان معراج، «نا اميدي»   يعني از پاي در آوردن كفشهاي سلوك الي الله ، «نا اميدي» يعني پس دادن بليط سفر به نيستان اصل خويش ، «نا اميدي» يعني قبول شكست.

آري «اميد» پيروزي آخرين است و«نا اميدي» هزيمت آور.«اميد» زرهي است كه هر كس آن را در بر كند ، رويين تن مي گردد و يأس پاشنه «آشيلي» است كه هر كس گرفتارش شود ، سرنگون خواهد شد. جبران خليل جبران از زبان همه ي انسانها به خويشتن خود چنين خطاب مي كند:

اي من ، اگر اميد نداشتم، هرگز به آهنگي كه روزگار مي نوازد ، گوش نمي سپردم ، بلكه از هم اكنون     ادامه ي حياتم را قطع، و نمايش وجودم را در عرصه ي هستي به رازي پنهاني تبديل مي كردم كه گورها آن را بپوشانند .... چه تنگ است روزگار آدمي اگر گشايش اميد نباشد.

         نكته حايز اهميّت اين است كه هر چند «بايستگي اميدواري و اجتناب از يأس و نا اميدي» اصلي كلّي ، يقيني و كاملاً روشن و قابل پذيرش است ، ليكن چيزي اصيل و حقيقي و دست يافتني بايد كه بتوان بدان دل بست و اميد ورزيد.تا متعلق اميد ، امري حقيقي و غير موهوم نباشد ، اميدي ريشه دار و اعتماد آفرين در دل يك فرد يا جامعه جوانه نمي زند و سايه گستر نمي شود ، تا دريچه اي به سوي نور در شبستان تاريك جان يك امّت يافت  نشود ، لزوم اميدوار بودن ، نور اميد را به جان وي نمي تابد. چلچراغ اميد، دهليزهاي بي فروغ آن قلبي را آذين  مي كند كه گذرگاه مشعل داري از تبار نور باشد ؛ گذرگاه مردي كه «قبسي» از «زيت مضيء» و نور ذاتي وجودش را براي برافروختن شمع هاي چلچراغ اميد، هديه آورده باشد. گرماي جان بخش اميد ،  يخ هاي اندام كرخت شده ي آن سايه نشيناني را ذوب خواهد كرد كه در سپهر اقبالشان ، آفتابي عالم تاب در پي نقاب ابرها ، رخ نهان كرده باشد.

            آرمان تشكيل حكومتي عدل پرور و فضيلت گستر و تحقق جامعه اي شرافت پرور و حق محور، انديشمندان زيادي را به آن داشته كه به طراحي مدل آن شهر طلايي و مدنيّت مشعشع و ايده آل بپردازند و جامعه بشري را بدان بشارت دهند يا براي نيل به آن تشويق كنند:

افلاطون نقشه اتوپيا را تهيه كرد.

ابونصر فارابي تابلوي «مدينه ي فاضله» را ترسيم كرد.

توماس كامپانلا ماكت «شهر آفتاب» يا كشور خورشيد را طراحي كرد.

تاس مور «بهشت زميني» را نويد داد.

و كارل ماركس «جامعه ي بي طبقه» را وعده گاه آخرين منزل تاريخ دانست. باري قاطبه ي انسان ها كه فطرت تكامل جو و كمال طلبشان، آنان را از وضع نامطلوب كنوني حاكم بر جوامع بشري گريزان ساخته، به نيك شهري مي انديشند كه بستر مناسبي را براي شكوفايي گرايش هاي عميق فطري آدمي و رشد فضايل ناب انساني فراهم سازد كه برخي از متفكران بر اساس نظام ارزشي مورد نظرشان به توصيف آن نيز پرداخته اند ، اما نكته ي در خور توجه و مسأله ي اساسي و حياتي اين است كه هيچ يك از ايشان ، راهكارهاي عملي و تضمين شده جهت برون رفت از حالت نابسامان مستقر و رسيدن به وضعيت مطلوب ارايه نكرده اند.

            دغدغه هاي بنيادين در هر طرح پيشنهادي و سياست راهبردي براي نيل به تحول و دگرديسي همه جانبه ي نهادهاي مدني و ساختار جوامع كنوني و دست يابي به تمدن بالنده ي آرماني،« براي ضمانت اجرايي» است. ريشه ي بحران اينجاست كه لازمه ي ايجاد حكومت و جامعه ي قسط پرور و حق محور،  بر چيدن بساط ظلم هاي رسمي و غير رسمي و حق كشي هاي قانوني و غير قانوني و براندازي همه ي حاكميت هاي جاثرانه و ريشه كن كردن همه ي اقسام استعمار و استثمار و استخدام (با مفهومي كه علامه طبا طبايي از واژه اخير اراده كرده اند) و استكبار است.

اين، يعني درگير شدن با تمامي موجوديت و منافع ظالمان و قدرت پرستان و حق ستيزان ، اين، يعني نبردي تمام عيار با جبهه ي استكبار جهاني و ستيز با قدرت اهريمني نظام سلطه بين المللي.

همگان مي دانيم كه در درون مجموعه ي عوامل طبيعي جبهه ي حق، عامل اجرايي ضمانت كننده ي تفوّق كامل و بستري نهايي بر جبهه ي باطل وجود ندارد و با خيال پردازي هم نمي توان لشكر پر عدّه و عُده ي باطل را در هم كوبيد.

پس با كدام نيرو مي توان معادله ي توازن قواي كنوني را – كه به نفع جبهه ي باطل است- بر هم زد؟ و نه تنها شاخه هاي اين شجره ي خبيثه را شكست. بلكه ريشه ي آن را از دل جامعه بشري بر كند؟ با اين وصف چگونه مي توان اميدي ريشه دار و توان بخش در دل و شوري مجاهدت آفرين بر سر داشت؟اينجاست كه مكتب اسلام – اين حلقه ي نهايي وحي آسماني- كه دستور العمل جامع «حيات طيّبه» بوده و بر اساس حكمت بالغه ي الهي همه ي لوازم حيات طيبه ي آدمي را پيش بيني و فراهم كرده است، موهبت  اميد   – اميدي پر بركت و سازنده ، پر حرارت و گدازنده ، ايمان زا و جهت بخش ، آرمان ساز و اعتماد آفرين ، شور آور و مجاهد پرور- را در سه مرحله به خير الامم (امت مرحومه ي رسول الله(ص)) ارزاني داشته است:

الف: لزوم اميد داشتن به مدد و رحمت الهي ؛ كه در سوره يوسف آيه 87 فرموده است:

            ولا تيأسو من روح الله

ب: وعده وراثت و امامت صالحان و مستضعفان ؛ كه در سوره قصص آيه 5 فرموده است:

            «و نريدُ ان نَمُنَّ علي الذينَ استُضعفوا في الارض و نجعلهم ائمّةََ َ و نجعلهم الوارثين »

و خواستيم بر مستضعفان منت نهيم و آنان را پيشوايان مردم گردانيم و ايشان را وارث زمين كنيم و نيز در سوره انبيا آيه 105 مي فرمايد: و بي ترديد در زبور پس از تورات خواستيم كه زمين را بندگان شايسته ي ما به ارث خواهند برد.

ج: تأمين ضمانت اجرايي وعده هاي فوق با ظهور منجي آخرالزمان ، مهدي موعود (ع) و تشكيل آرمان شهر آسماني «دولت كريمه» به دست حضرتش؛ كه در سوره هود آيه 86 مي فرمايد : «بقيتُ اللهِ خيرُ لكم ان كنتم مؤمنين»

اگر باور داشته باشيد، ذخيره الهي براي شما بهتر است.

موالات و عشق ورزيدن به مهدي و سر نهادن به فرمان او ، ميثاقي است مستحكم كه خداي سبحان در پگاه ازل در عالم ذرّ از همه ي بني آدم گرفته و آن را مؤكد ساخته است.

باري آن مهر خوش منظر، پور حيدر ، امام منتظر، دست مشيت قاهره ي الهي است كه از آستين غيب برون خواهد شد و با انحناي دم ذوالفقارش ، قامت خميده ي عدالت را راست خواهد كرد و چون آذرخش قهر از آسمان غضب حضرت ذوالجلال بر سر باطل پيشه گان و مستكبران حق ستيز فرود خواهد آمد و زمين را از لوث وجودشان پاك خواهد كرد.6

دوران ظهور دوراني است كه حاكم آن امام معصوم (ع) است بر كل جهان حكومت مي كند و اين حاكميت سراپا عدل و عدالت است و قابل مقايسه با هيچ حكومت و حاكميتي نيست و آرزو و نويد هميشگي همه معصومين (ع) تحقّق اين چنين حكومتي بوده است.

اسلام جهاني تولد يافت. مسلمانان براي جهاني كردن اسلام بسيار كوشيدند. شيعيان هم دل به حكومت جهاني حجة بن الحسن (ع) سپرده اند. آيات و روايات اسلامي نيز، روند جهاني شدن اسلام را مورد تاييد و تأكيد قرار داده اند.

از ميان آيات و روايات فراواني كه دلالت بر جهاني شدن اسلام مي كند، موارد زير متنوع و كاربرد بيشتري دارد.

الف) قرآن : آيات زير در قرآن به مسأله جهاني شدن اسلام اشاره دارند . در اين مورد آيات 5و 6 سوره قصص مي فرمايد: ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم و حكومت شان را در زمين پا بر جا سازيم ؛ و به فرعون و هامان و لشكريانشان ، آنچه را از آنها (بني اسرائيل) بيم داشتند نشان دهيم.

اين دو آيه گر چه به قصه حضرت موسي (ع)،فرعون و بني اسرائيل مربوط است، ولي محتوا و مفهوم آيات تنها به آن بر نمي گردد. آن چه در آن دوره اتفاق افتاد، جلوه اي از ارداه خداوند براي حاكميت بخشيدن مستضعفان بر مستكبران بود، در حالي كه اراده ي خدا در اين باره به طور كامل تحقق نيافته است. پس روزي مي رسد كه خداوند حاكميت خويش را بر زمين از طريق سپردن آن به دست عباد صالح تحقق مي بخشد. و نيز با توجه به آيات 36-38 سوره حجر كه مي فرمايد:[شيطان] گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده [و زنده نگهدار؛خداوند] فرمود: تو نيز از مهلت يافتگاني ! [اما نه تا روز رستاخيز بلكه] تا وقت معيني.

            بر پايه اين آيه روزي مي رسد كه شيطان ديگر برايشان حاكميت ندارد. در واقع خداوند سبحان با مهلت درخواستي ابليس تا روز قيامت ، موافقت نكرد و تا زمان معيني (تا قبل از برپايي قيامت) به او مهلت داد. با پايان يافتن حاكميّت شيطان بر انسان، جهاني شدن اسلام از سوي بندۀ صالح خداوند تبارك و تعالي يعني حجة بن الحسن (ع) آغاز مي گردد.

بنابراين جهاني شدن اسلام و تشكيل حكومت واحد جهاني امام زمان (عج) با به كار گيري علوم و فنون نوين به انجام مي رسد و تداوم آن با تدبير؛ تدبّر ، دانش و بينش ميّسر مي شود.

همچنين آيه 105 سوره انبياء كه قبلا ذكر شد، كلمه «يرثها» جنبه جهان شمولي دارد، يعني همه ي حاكمان زمين ، از عباد صالحين خواهند شد.

و نيز آيه 55 سورۀ نور مي فرمايد:

«خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهايي شايسته انجام داده اند ، وعده مي دهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پا برجا و ريشه ار خواهد ساخت؛و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت، و كساني كه پس از آن كافر شوند فاسقند.

در واقع آيه مذكور بر اين مسأله دلالت دارد كه خداوند جهان را با خاندان رسالت و امامت شروع كرد و با آنها نيز خاتمه مي دهد؛ يعني جهان در آغاز در اختيار شايسته ترين بندگان خدا بود و در انتها هم در يَدِ قدرت صالحان روي زمين خواهد بود.

احاديث زيادي نيز تصریح دارند كه حكومت الهي آينده ي روي زمين از سوي فردي از خاندان رسول خدا(ص) بنا مي شود. او از فرزندان علي (ع) و فاطمه (س)  است، و اين خاندان و ولي عصر (عج) كليدهاي حكمت و معدن هاي رحمت الهي اند.

ب) احاديث: برخي از روايات و احاديث اسلامي به تفسير آيات مربوط به جهاني شدن اسلام پرداخته اند كه از جمله ميتوان به اين احاديث اشاره كرد:

در جلد 51 كتاب بحار الانوار محمد باقر مجلسي حديثي از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمودند:

            خلفا و جانشينان من و حجتهاي خدا به خلق پس از من دوازده نفرند ، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم ، گفته شد: اي رسول خدا (ص) برادرت كيست؟ فرمود: علي ابن ابيطالب (ع) سؤال شد : فرزندت كيست؟ فرمود: مهدي كه زمين را از قسط و عدل پر ميسازد؛ همان سان كه از ظلم و جور آكنده شده بود. قسم به آن كه مرا به حق و به عنوان پيامبر برانگيخت ، اگر از عمر دنيا يك روز باقي مانده باشد ، خدا آن را چنان طولاني سازد تا فرزندم مهدي خروج كند. پس از آن عيسي پسر مريم (ع) فرو خواهد آمد و پشت سرش به نماز مي ايستد و زمين به نور پروردگارش روشن ميشود و حاكميّت او شرق و غرب [زمين] را در برميگيرد. حديث ديگري از پيامبر (ص) نقل شده است كه فرمود: در آخر الزمان مردي از فرزندان من قيام مي كند كه اسم او همانند اسم من و كنيه اش مثل كنيه ي من است . زمين را از عدل پر سازد؛ چنان كه از ظلم پر شده بود و او مهدي است.

در حديث ديگري نقل شده است كه علي (ع) از پيامبر (ص) پرسيد:آيا مهدي از ما آل محمد است يا غير ماست؟ رسول خدا(ص) فرمود: بلكه از ماست. خداوند به سبب او ختم كند(كمال بخشد) چنان كه به ما آغاز كرد. با توجه به احاديث نقل شده نتيجه ميگيريم كه اسلام در صدد گسترش خود در گسترۀ جهان است كه گسترش جهان اسلام توسط امام زمان (عج) تحقق مي يابد . حكومت امام زمان (عج) يك حكومت جهاني است كه بر پايه عدل و قسط قرار دارد كه اين حكومت جهاني عمري طويل دارد.

با توجه به مباني فكري و فلسفي جهاني شدن اسلام كه رهاو رد وحي الهي، بعثت انبيا و امامت اولياست و عقل و فطرت اصيل انساني بر آن مهر تأييد مي زند و آن نويد دهندۀ جهاني شدن تمدن اسلامي است كه برخي از مهم ترين اين مباني عبارتند از :

فطرت گرايي: توحيد نخستين شرط تشرّف انسان به اسلام و لازمه ورود به جامعه جهاني اسلام است. از اين رو، قرآن با تعابيري چون «لا اِ له الّا الله» و «لا اله الآهو» و «لا اله الّا انا» و ... اهتمام ويژه خود را بر اين اصل ابراز كرده است. يكتاپرستي ، نقطه ي اشتراك همه ي انسانهايي است كه در جامعه ي جهاني اسلام مشاركت مي ورزند. و آن فراگيرترين عامل همگرايي اجتماعي انسانها به شمار مي رود.

عاقبت جويي: عاقبت جويي يعني فرجام خواهي ، و آخرت گرايي است كه در انديشه ديني و اسلامي به عنوان اعتقاد به معاد ياد مي شود. تأكيد اسلام بر معاد، به منظور تأسيس يك نظام جهاني است كه تا در كنار اعتقاد به مبدأ ، بر سرنوشت ساز بودن نقش اين باور (اعتقاد به معاد) در جهت گيري زندگي فردي ، جمعی و جهاني هويدا گردد؛ زيرا چنين اعتقادي ، رفتار اجتماعي را متأثر مي سازد و آن را تحت كنترل در مي آورد كه قرآن كريم در آيه 30 سوره روم فرمايد:

آيا چنين پنداشتند كه شما را بيهوده آفريده ايم و هرگز به سوي ما باز نمي گرديد.

كرامت انساني:خداوند انسان را گرامي داشته است: در آيه 71 سورۀ اسراء خداوند مي فرمايد : «و لقد كرّمنا بني آدم»

از نظر دين انسان موجودي هم مادي و هم روحاني است. از اين رو ، برنامه ي جهاني شدن تمدن اسلامي با برنامه جهاني شدن غرب كه در پي سلطه بر انسان است ، از بنيان متفاوت است؛ زيرا اسلام در پي ارج نهادن به انسانهاست و تنها به استقلال آگاهانه و آزادانه ي او از پيام دين مي انديشد و هرگز در صدد تحميل عقيده بر او نيست. با توجه به اين سه اصل برنامه هاي جهاني شدن اسلام عبارتند از:

  1. طبقه بندي انسانها بر مدار عقيده و ايمان ، نه نژاد و خون و ...
  2. نفي سلطه گري و سلطه پذيري بر اساس قاعده ي نفي سبيل؛
  3. طرح و اجراي اصول و حقوق مشترك براي همه ي انسانها ، اعم از كافر و مسلمان

تحقيق ايدۀ جهاني شدن اسلام و قوام آن بر پايه ي مباني فكري و فلسفي ، منوط به اركان و ساختاري مناسب است كه برخي از آنها عبارتند از:

حاكميت خداوند سبحان: حاكميت بر جهان هستي، تنها از آن ِ خداست ، در واقع ، اراده ي الهي بر سراسر گيتي حاكم ، و ادامه ي هستي به مدد و فيض او وابسته است. به بيان ديگر، جهان و تمامي اركان و عناصرش در يد قدرت لايزال الهي قرار دارد و هم اوست كه انسان را بر سرنوشت خويش حاكم كرده و اراده ي    جامعه ي بشري را به وي سپرده است. يعني اين كه ، خدواند سبحان حاكميّت در تدبير جامعه را به انسان واگذاشته كه آن نيز ، تجلّي اراده ي خداست. در چنين نظامي، عقلانيت ، معنويت و عدالت ، جامعه را به جهاني در مسير كمال تبديل مي كند.

امامت و رهبري : مهم ترين ويژگي امامت و رهبري در ساختار نظام جهاني اسلام، برگزيده ي الهي بودن است. امامت و رهبري داراي ويژگيهايي است از جمله: مركز وحدت و يك پارچگي ، زعامت معنوي و سياسي ، اساس و پايه ي فعاليّت بشريت ، هسته مركزي نظم اجتماعي، مشروعيت بيعت مردم ، اسوه ي فردي و جمعي . همچنين رهبري و امامت در نظام جهان اسلام ، محور و قطب ايدئولوژيك به شمار   مي رود. همان گونه كه حضرت علي (ع) در خطبه 3 نهج البلاغه فرمود: آگاه باشيد به خدا سوگند كه فلان (ابوبكر) خلافت را چون جامه اي بر تن كرد و قطعاً مي دانست كه جايگاه من نسبت به حكومت اسلامي آنان چونان محور است در رابطه با آسياب.

امّت واحد: انسانها در نظام جهاني اسلام در دوران بلوغ و شكوفايي عقلي و معنوي قرار دارند، و به مرحله والاي تعالي رسيده اند و بالفعل از ارزش هاي واقعي انساني برخوردارند. جامعه جهاني اسلام ، جامعه اي همگون و متكامل است، و در آن استعدادها و ارزش هاي انساني شكوفا مي گردد.

نيازهاي اساسي فطري برآورد مي شود، از همه ي ابزارها براي تحقق صلح وعدالت بهره مي گيرند. به اين دلايل است كه خداوند در آيه 52 سورۀ مؤمنون فرمود: و اين امت شما امت واحدي است و من پروردگار شما هستم ؛ پس از مخالفت فرمان من بپرهيزيد.

قانون واحد: حديث ثقلين، گوياي آن است كه راز دست يابي به سعادت دنيوي و اخروي ، پيروي از قانون خوب (كتاب اله)  و مجري خوب (اهل بيت) است. اگر چه، جامعه ي بشري از نقصان قانون رنج برده است، ولي رنج فقدان مجريان صالح ، همواره عميق تر بوده است. در تهيه قانوني كه در جامعه جهاني اسلام حاكميت مي يابد ، عقل كه قادر به ترسيم حدود و تعيين همه جانبه ي مسايل انسان نيست، دخالتي ندارد اين قانون  ، قانون شرع است كه از سوي خداوندي كه به همه نيازهاي انساني آگاهي دارد ، نازل شده است و از اين رو همه جانبه است و كاملا با فطرت انسانها سازگار است. در دوره تحقق حكومت جهاني اسلام ، قانون تمام و كمال اسلام يا در حقيقت سيستم حقوقي اسلام به اجرا در مي آيد، كه همه در برابر آن يكسان اند و براي هر شخصي به اندازه توان و استعداد ، حقوقي و وظايفي تعيين شده است.

ويژگيهاي نظام جهاني اسلام يا مختصات جهاني شدن اسلامي ، با هيچ نظام ديگر قابل مقايسه نيست. در اين نظام ، جهاني بر پايه ي معنويّت، عقلانيت، انسانيّت، عدالت، امنيت و... شكل مي گيرد، و از اين رو     جامعه اي است كامل و متعالي. برخي از اين ويژگيها عبارتند از :

عدالت: عدالت در نظام جهاني اسلام، فراگير ، گسترده و عميق است. به اين جهت، جهاني شدن اسلامي ، به تاريخ سراسر ظلم و جور جهان پايان مي دهد، به ريشه كن كني ستم ها و تبعيض ها از جامعه ي بشري     مي پردازد و يك نظام اجتماعي بر پايه مساوات و برابري را حكمفرما مي كند. احاديث زيادي به موضوع عدالت در جامعه ي جهاني اسلام پرداخته اند. ابو سعيد خد ری از محدثان اهل سنت- از پيامبر (ص) چنين نقل       مي كند :

شما را به ظهور مهدي (عج) بشارت مي دهم كه زمين را پر از عدالت مي كند، همان گونه كه از جور و ستم پر شده بود. ساكنان آسمانها و زمين از او راضي مي شوند و اموال و ثروتها را طور صحيح تقسيم   مي كند. كسي پرسيد:

معناي تقسيم صحيح ثروت چيست؟ فرمود: به طور مساوي در ميان مردم (سپس فرمود:) و دلهاي پيروان محمد(ص) را از بي نيازي پر مي كند و عدالتش همه را فرا مي گيرد.

پيشرفت: اطلاعات و صنعت در دوره حكومت جهاني امام عصر (عج) به آخرين درجه ي تكامل خود مي رسد؛ به بيان ديگر ، در اين دوران هم توسعه علمي و هم توسعه اقتصادي به صورت همه جانبه اتفاق مي افتد. از اين رو تمام علوم براي دست يابي به حداكثر پيشرفت و توليدات به كار مي افتد. احاديثي بر اين موضوع اشاره دارند از جمله امام صادق (ع) فرمود: علم ودانش بيست و هفت حرف است تمام آنچه پيامبران الهي براي مردم آورده اند ؛ دو حرف بيش نبود و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامي كه قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف( شعبه و شاخه ي علم) ديگر را آشكار و در ميان مردم منتشر مي سازد. و اين دو حرف موجود را هم به آن ضميمه مي كند تا بيست و هفت حرف كامل و منتشر شود. و نيز امام باقر (ع) فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و خردهاي آنان را گرد آورد و رشدشان را تكميل گرداند.

معنويت: معنويت در حكومت جهاني آخرالزمان (عج) در حد اعلي است. در روايتي اوصاف ياران آن حضرت چنين آمده است:

مردان كه شبها نمي خوابند ، در نمازشان چنان اهتمامي و تضرّعي دارند كه انگار زنبوران عسل در كندو وزوز مي كنند. شب را با نگهباني دادن پيرامون خود به صبح مي رسانند.

امنيت: در يك حكومت ايده آل ، امنيت شرط توسعه و لازمه پرداختن به معنويت است در حديثي امنيت عصر ظهور چنين توصيف شده است:

راهها(امن مي شود چندان كه) زن از عراق تا شام برود و پاي خود را جز بر روي گياه نگذارد. جواهراتش را بر سرش بگذارد. هيچ درنده اي اورا به هيجان و ترس نيفكند و او نيز از هيچ درنده اي نترسد.

رضايت: امام مهدي (عج) آن گونه بر جهان حكومت مي كند كه آسمان و زمين تؤاماً از خلافت او اظهار رضايت و خشنودي مي كنند. حكومت او حكومتي است كه اهل زمين و آسمان از آن خوششان مي آيد و آن را دوست دارند و حكومتي كه نتيجه و بركات آن براي همه حتي مردگان فرج و گشايش است.

بركت: خدا به واسطه صالحاني كه حكومت جهاني را در دست دارند، بركت را برآنان ارزاني مي كند. در حديثي ميخوانيم كه «امام به زين اسب دست مي ساييد تا بركت يابند»

اطاعت: اطاعت از امام زمان (عج) در حكومت جهاني اش، خالص و كامل است. در حديث آمده است كه «با جانشان امام را در جنگها ياري مي كنند و هر دستوري بديشان بدهد، انجامش مي دهند.»

نظام جهاني اسلام براي تحقق خويش نخست به اصل دعوت و هدايت عمومي و سپس در مواجه با انسانهاي لجوج به جهاد في سبيل الله متكي است زيرا:

  1. اصل دعوت و هدايت: قرآن در آيه 28 سوره سبأ مي فرمايد: ما تو را جز براي بشارت و بيم دادن همه ي مردم نفرستاديم.همچنين پيامبر گرامي اسلام (ص) رسالت خود را دعوت و هدايت تمامي مردم مي داند و فرمود: من پيامبر خدا بر تمامي بشريّت هستم. وظيفه دارم زنده ها را انذار كنم و هشدار دهم و فرمان عذاب بر كافران مسلم گردد.
  2. اصل جهاد و دفاع: اگر دعوت اسلام مؤثر نيافتاد و انسانهاي لجوج به مقابله با اسلام برخاستند ، و يا اينكه كساني كه دعوت را پذيرفتند ، با خطر مواجه شوند، آن گاه اسلام بر جهاد يا دفاع تأكيد        مي ورزد. در آيه 73 سوره توبه مي خوانيم:

اي پيامبر ! با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنها سخت بگير ! جايگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتي دارند.

و آيه 19 سوره بقره مي فرمايد:

و در راه خدا با كساني كه با شما مي جنگند ، نبرد كنيد و از حد تجاوز نكنيد، كه خدا تعدّي كنندگان را دوست نمي دارد.7

بنابراين اميد به يك زندگي انساني بر اساس عدل و داد و تحت يك حكومت آسماني و برنامه الهي در سايه زعامت و رهبري يك انسان ممتاز و كامل از خواسته هاي حتمي و بديهي هر انسان كامل و آگاه مي باشد. و هرچه جو و فضاي محيط زيست ظلماني تر و تاريك تر شود، عشق انسان به چنين زندگي ايده آل بيشتر شده تلاشش جهت استقرار چنان برنامه ي كامل زيادتر مي گردد.

من ا... التوفيق

زهرا خلفي

شهريور 1383

 

 

 

 

 

پانوشت ها

  1. سورۀ انبيا آيه 105
  2. مصلح حقيقي صص 10-11
  3. سوره حديد آيه 17
  4. مصلح حقيقي صص 5-6
  5. قيام و انقلاب مهدي (عج) صص 7-6
  6. در انتظار قضوس . صص 265 تا 272
  7. موعود : شماره 45 صص : 44 تا 50

 

منابع و مآخذ

  1. كامران ، مهدي ، مشعل آزادي 1356
  2. مطهري ، مرتضي ، قيام و انقلاب مهدي (عج) از ديدگاه فلسفه و تاريخ ، تهران سلسله انتشارات وحي 1354
  3. سيد ثامر هاشم العميدي، ترجمه و تحقيق مهدي عليزاده، در انتظار قضوس ، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) چاپ اول تابستان 1379
  4. ماهنامه فرهنگي ، اعتقادي ، اجتماعي موعود ، سال هشتم ، شماره 45 تير و مرداد 1383

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مقالات ، جهاني شدن و ظهور، ،
:: برچسب‌ها: جهاني شدن و ظهور,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در شنبه 14 شهريور 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi